P19
ویو هانا
پس چرا جواب نمیده بزار دوباره بزنگم
---------
+وا
دوباره گرفتم
+ای باباااا
+جواب بده دیگه کوک اوفففف
یه بار
دو بار
سه بار
چهار بار
+دیگه دارم نگران میشم اصن ولش کن به من چه؟
(۴بعدازظهر)
تلویزیون و روشن کردم و مشغول فیلم دیدن شدم
ولی دلم شور میزد برم خونشون؟شاید اونجاست ولی من که خونشونو بلد نیستم
+اوفف آهااا
رفتم گوشیمو آوردم زنگ زدم به مین هو
بعد سه تا بوق گوشیو برداشت
مین هو:الو؟
+های مین هو خوبی؟
مین هو:اهم آره آره مرسی تو خوبی
+چته؟
مین هو:اممم هیچی
+زر نزن من میشناسمت که
∆عشقممم بیااا دیگهه
+این کی بود؟نکنه نیناست
مین هو:چی؟نینا؟شوخیت گرفته نینا اینجا چیکار داره
+ای شیطوننن
∆واییی هانا عخشمممم
+میبینم خلوت کردیو پسررو خفت
مین هو:نینا تو برو منم الان میام
∆باشه عشقم زود بیا
مین هو:خب کاری داشتی هانا؟
+آها آره میخواستم بدونم تو نمیدونی خونه جونگکوک کجاست
مین هو:جونگکوک؟اون کیه؟
+ای خدا جئون جونگکوک دیگه یکی از مریضام
مین هو:فکر کنم توی تیمارستان باشه توی پرونده
+عه واقعا پس هست
مین هو:اوهوم راستی میدونستی آقای کانگ غیبش زده؟
+چ چی؟امم نه
مین هو:از دیروز نه جواب تلفناشو میده نه با خانوادش در ارتباطه
+اومم آها باشه پس بای
مین هو:بای
قطع کردم دستمو گذاشتم روی قلبم
+وای خدا،اوفف باید برم تیمارستان
رفتم لباس پوشیدم و راهی تیمارستان شدم
چون تعطیل بود فقط بیمارا و چندتا پرستار بودن
پرستار:سلام خانم پارک
+سلام خسته نباشین
پرستار:ممنون
رفتم به سمت دفتر
درشو باز کردمو وارد شدم دنبال پرونده ها میگشتم که چشمم به یه پرونده خورد
امشب پارت بیستون میذارم فعلا مهمون داریم
پس چرا جواب نمیده بزار دوباره بزنگم
---------
+وا
دوباره گرفتم
+ای باباااا
+جواب بده دیگه کوک اوفففف
یه بار
دو بار
سه بار
چهار بار
+دیگه دارم نگران میشم اصن ولش کن به من چه؟
(۴بعدازظهر)
تلویزیون و روشن کردم و مشغول فیلم دیدن شدم
ولی دلم شور میزد برم خونشون؟شاید اونجاست ولی من که خونشونو بلد نیستم
+اوفف آهااا
رفتم گوشیمو آوردم زنگ زدم به مین هو
بعد سه تا بوق گوشیو برداشت
مین هو:الو؟
+های مین هو خوبی؟
مین هو:اهم آره آره مرسی تو خوبی
+چته؟
مین هو:اممم هیچی
+زر نزن من میشناسمت که
∆عشقممم بیااا دیگهه
+این کی بود؟نکنه نیناست
مین هو:چی؟نینا؟شوخیت گرفته نینا اینجا چیکار داره
+ای شیطوننن
∆واییی هانا عخشمممم
+میبینم خلوت کردیو پسررو خفت
مین هو:نینا تو برو منم الان میام
∆باشه عشقم زود بیا
مین هو:خب کاری داشتی هانا؟
+آها آره میخواستم بدونم تو نمیدونی خونه جونگکوک کجاست
مین هو:جونگکوک؟اون کیه؟
+ای خدا جئون جونگکوک دیگه یکی از مریضام
مین هو:فکر کنم توی تیمارستان باشه توی پرونده
+عه واقعا پس هست
مین هو:اوهوم راستی میدونستی آقای کانگ غیبش زده؟
+چ چی؟امم نه
مین هو:از دیروز نه جواب تلفناشو میده نه با خانوادش در ارتباطه
+اومم آها باشه پس بای
مین هو:بای
قطع کردم دستمو گذاشتم روی قلبم
+وای خدا،اوفف باید برم تیمارستان
رفتم لباس پوشیدم و راهی تیمارستان شدم
چون تعطیل بود فقط بیمارا و چندتا پرستار بودن
پرستار:سلام خانم پارک
+سلام خسته نباشین
پرستار:ممنون
رفتم به سمت دفتر
درشو باز کردمو وارد شدم دنبال پرونده ها میگشتم که چشمم به یه پرونده خورد
امشب پارت بیستون میذارم فعلا مهمون داریم
- ۲۲.۸k
- ۲۱ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط